سفارش تبلیغ
صبا ویژن























در آغوش خدا

برای امام حسین(ع) لازم نیست ساعت ها بشنوی تا اندکی گریه کن، کافی است اندکی تعمق کنی تا ساعت ها گریه نصیبت شود! مثل خواندن این اندک که برایت کار یک ساعت مجلس را می کند!:

هرچه میخواهی بزن اما چرا، نعل اسبت بوی بابا میدهد؟!!

 حرم حضرت سکینه، باب الصغیر، دمشق

----------------------------------------------------

پ.ن: شاید برای بابا و کاروانش تلخ بود که روز عاشور به جای کربلابودن، به تهران میرسند اما برای من، دیدن بابا صبح عاشورا، حکم روضه ی باز داشت! شکر خدا که سالم بازگشتند اما شرمنده ام از روی سیده سکینه که اینقدر برای دیدن بابا بی تاب بودم...

 


نوشته شده در پنج شنبه 89/9/25ساعت 1:45 عصر توسط خودش نظرات ( ) |

 

سلام بر بوسه‌گاه حضرت رسول

سلام بر رگ‌هایی که بریده شدند تا خدا عیان شود...

 

باب‌الصغیر-رئوس‌الشهدا

 

باب‌الصغیر-رئوس‌الشهدا

------------------------------------------

پ.ن: عکس، رئوس‌الشهداست در قبرستان باب‌الصغیر، دمشق، سوریه. سرهای شهدای کربلا اینجا بوده و البته شاید بعضی از سرها انتقال داده شده است، نمیدانم! التماس دعا

 


نوشته شده در چهارشنبه 89/9/17ساعت 11:6 عصر توسط خودش نظرات ( ) |

هستی، همین نزدیکی ها، به نزدیکی رگی که الان گرفته از غصه و عصبانیت! همین برای آرام بودنم کافی نیست؟! به تو سوگند کافی است و من آرام میشوم...

عیدتان مبارک

------------------------

پ.ن: کنیز اگر کنیز باشد، کنیزی اش را میکند. با نگاه ارباب یا بی نگاه ارباب...

پ.ن2: تبریک عید قربان است یا روضه محرم؟! این پست دوست خوبم را از دست ندهید!

 


نوشته شده در چهارشنبه 89/9/3ساعت 5:46 عصر توسط خودش نظرات ( ) |

بعد از چند روزی نداشتن اینترنت امروز بالاخره اینترنت را شارژ کردم  . اولین اتفاق دیدن ایمیل های جدید است. یکی که تکراری است موفق میشود ذره ای حال و هوای مرا عوض کند. بخش اول ایمیل که جملات افراد مختلف است را میگذارم. حالا مرا متهم به فمنیستی نکنیدها! فقط شوخی است. البته بزرگی میگوید هیچ شوخی نیست که نیمی از آن جدی نباشد!!! ولی واقعا متن شوخی است دیگر. بخوانید و بخندید، حالا یک جاهایی هم اگر مرور خاطرات بود... بی خیال!


ازدواج با یک مرد مثل خریدن کالایی است که مدتها مشتاقانه از پشت ویترین تماشایش کرده اید اما وقتی به خانه میرسید از خریدنش پشیمان میشوید. 

جین کر


مردها با یک بیماری وراثتی متولد میشوند. روانشناسان در تعریف این بیماری میگویند: ترس از اینکه اگر به زنی وابسته شوی، مرد مجردی در جای دیگری ممکن است از زندگی، بیشتر از تو لذت ببرد! 

دیو باری


اگر زنی رنگ شاد بپوشد، رژ لب بزند، و کلاه عجیب و غریبی سرش بگذارد، شوهرش با اکراه او را با خودش به کوچه و خیابان میبرد. ولی اگر کلاه کوچکی بر سرش بگذارد و کت و دامن خیاط دوز تن کند شوهرش با کمال میل او را بیرون میبرد و تمام مدت به زنی که لباس رنگ شاد پوشیده و کلاه عجیب و غریب سرش گذاشته و رژ لب زده است خیره می شود !!!

بالتیمور بیکن

 

ادامه مطلب...

نوشته شده در سه شنبه 89/9/2ساعت 3:58 عصر توسط خودش نظرات ( ) |


Design By : Pichak