در آغوش خدا
واقعا کسی هست که از شیشه ی باران زده خوشش نیاید؟! کسی هست که دوست نداشته باشد بعد از ظهر یک روز سرد پاییزی در ماشین گرم و نرمی بنشیند و از پشت شیشه ای که قطرات باران را بغل میگیرد خیابان ها را سیاحت کند؟! عاشق گشت و گذار این چنینی هستم. به خصوص اگر موسیقی ملایمی هم ضمیمه اش باشد. راننده براند و من برای خودم لم بدهم و از خیابان گردی و دیدن هوای فوق العاده ی بارانی لذت ببرم! اگر راننده کسی باشد که دوستش داشته باشم و بتوانم با هم لذت ببریم که چه بهتر! ------------- خارج از بحث: وسط این اوضاع قمر در عقرب کار و درس و زندگی و یاس فلسفی و و و... تصمیم گرفته ام یک وبلاگ جدید باز کنم!! فکر کنید از پس همین هم برنمیایم ها! اما آن یکی میخواهد فضای متفاوتی داشته باشد. به میزان قابل توجهی مشوق نیازمندیم!!!
Design By : Pichak |