سلام. اي بابا...پس اينجورياس. خوبه اينكه مث مرد! دووم آوردي
نه تو مي ماني..نه اندوه ونه هيچ يك از مردم اين ابادي
به حباب نگران لب يك رود قسم وبه كوتاهي آن لحظه شادي كه برفت
غصه هم خواهد رفت...
يکم غم و داره
منم خيلي به اين فکر ميکنم که چي هستم و بعد من قرار چه اتفاقيي بيفته اصلا اب از اب تکون ميخوره يا...
التماس دعا
اينو كه راس گفته.پستاي وبلاگت غمگينن. قديما انگار شادتر بودي!
اين شبا ماهو كه نگاه ميكنم هري دلم ميريزه پايين. هر شب كوچيكتر ميشه.
ايشالا شباي پرباري پيش رو داشته باشي دوست جون.